کد مطلب:37777
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:22
وجه تمايز شيعه و اشاعره و معتزله در چه بوده، در عدل يا امامت؟
شيعه با اشاعره و معتزله كه هر دو از اهل سنت هستند، در هر دو مسئلة عدل و امامت اختلاف نظر دارد. شيعه امامت را منصب الهي مي داند و معتقد است امام بايد معصوم و از طرف خدا باشد. اشاعره و معتزله امامت را منصب الهي نميدانند و به عصمت امام هم اعتقاد ندارند.
وجه تمايز شيعه و معتزله با اشاعره در اصل عدل به اين است كه شيعه و معتزله به اصل عدل معتقدند، ولي اشاعره به اين اصل اعتقاد ندارند. البته واضح است كه هيچ فرقه اي از فرقه هاي اسلامي منكر عدل به عنوان يك صفت از صفات الهي نيست. كسي نگفته كه خدا عادل نيست. اختلاف معتزله با اشاعره در تفسير و توجيهي است كه دربارة عدل مي كنند. اشاعره عدل را به گونه اي تفسير مي كنند كه چنين تفسيري از نظر معتزله و شيعه مساوي است با انكار عدل معتزله مي گويد: برخي كارها في حد ذاته عدل است و برخي كارها في حد ذاته ظلم است، مثلاً پاداش دادن به مطيع و كيفر دادن به عاصي، به خودي خود عدل است،و خدا عادل است، يعني به مطيع پاداش ميدهد و به عاصي كيفر، و محال است كه بر ضد اين عمل كند، ولي اشاعره معتقدند هيچ كاري به خودي خود، عدل يا ظلم نيست. آن چه كه خدا بكند، عين عدل است. فرضاً خداوند به مطيعان كيفر بدهد و به گناه كاران پاداش دهد، عين عدل است.[17]
فرق شيعه با معتزله در مسئله عدل اين است كه گرچه عدل مورد وفاق شيعه و معتزله است، ليكن در شيعه در مسئلة جبر و اختيار كه از فروع مسئلة عدل است، با معتزله اختلاف نظر دارد.
اختيار و آزادي انسان در معتزله مساوي با تفويض است، يعني واگذاشته شدن انسان به خود و بي اثر بودن مشيت الهي از تأثير، كه اين امري است محال و نشدني، زيرا مخلوقات همان گونه كه در اصل وجود نيازمند خالقند، در بقاي وجود هم نيازمند به خالقند، مثل لامپي كه روشنايي اش از اول تا آخر وابسته به منبع برق است.
اختيار و آزادي مورد اعتقاد شيعه به اين معني است كه بندگان مختار و آزاد آفريده شده اند، اما بندگان مانند هر مخلوق ديگر، در تمام هستي و در تمام شئون هستي و از آن جمله شأن فاعليت، قائم به ذات حق و مستمند از مشيت و عنايت اويند. اين است كه اختيار و آزادي در مذهب شيعه حد وسطي است ميان جبر اشعري و تفويض معتزلي، و اين است معني جمله معروف كه از ائمه اطهار رسيده است: لا جبر و لا تفويض بل أمرٌ بين الامرين؛ نه جبر است نه تفويض، بلكه مسئله اي است حد وسط اين دو.[18] بنابراين اختلاف سه گروه كلامي فوق الذكر كه هر كدام عقيده خاصي و جداي از عقايد دو گروه ديگر دارند، در مسئله جبر و اختيار و ارتباط آن با اراده و مشيت الهي است كه از فروع مسئله عدل الهي به حساب مي آيد.
[17] مرتضي مطهري،آشنايي با علوم اسلامي(كلام عرفان) ص 29.
[18] همان، ص 63.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.